فرشتگان زیبا

معرفی

هوالحکیم.

با عرض سلام وخدا قوت .

بازدید کننده گرامی من در این وبلاگ داستانک های واقعی وکوتاهی را برای شما قرار می دهم .

تمامی این داستان ها در زندگی من اتفاق افتاده اند .

دوست دارم که  این داستانک ها ، مطالب مفیدی برای شما داشته باشد .

سپاس گزارم که با نظرات خود مرا کمک نمایید.

بازی فکری کودکم

در آن سال ها که این قدر وسایل فکری زیاد نبود. مادرم یک بالش ویک متکا برای عروسکم درست کرد . انگار تمام دنیا را به من داده بودند . من اینک یک معلم موفق هستم. مادر گرامی بهترین بازی فکری برای  نوزاد ، ارتباط شما است . نوازش ، صحبت کردن، قرآن خواندن ، موسیقی مورد علاقه خود برای کودک حتی در دوران جنینی بهترین هدیه شما برای کودکتان است .  
31 خرداد 1395

اولین کودک

هو الحکیم. سال سوم دبیرستان بودم که اولین کودک کم بینا در زندگیم را در کلاس درسمان دیدم . با هزار خجالت از او پرسیدم فرزانه جون ، چه مشکلی برای چشمهایت پیش آمد؟ فرزانه گفت :وقتی من هفت ، هشت ماهه بودم ، یکی از اطرافیانم مرا بالا وپایین می اندازد ، دراثر یک فشار به  شبکیه اچشمم دچار اشکال می شود، اما من در 5 سالگی فهمیدم دیدیکی از چشم هایم کم شده است . فزرانه الان یکی از مربیان ورزشی این زمانه است.
31 خرداد 1395

یک اتفاق ساده

هو الحکیم. ببخشید من یک سوال ازشما دوستان دارم .مانتو یا چادر خود را هنگامی که به خانه برمی گردید .چه کار می کنید؟ 1- آویزان می نماییم . 2- رها می کنم روی مبل یا هر جای دیگر. 3- اول تکان می دهم وبعد همواره آویزان می نماییم. لابد از خود می پرسید ، این سوال چه ربطی به کودک دارد؟ اما من از همین موضوع ساده برایتان داستانک واقعی را ذکر می کنم.   من خانمی بودم  در انتظار آمدن نوزاد، به سلامتی نوزادم به دنیا آمد ، پسری قشنگ وزیبا ، وقتی فرزندم حدود دوسالش  شد، چون بیشتر مواقع ارتباطی با ما برقرار نمی کرد ، به دکتر مراجعه کردم .آزمایش هایی انجام دادم . یک روز همین سوالات بالا را دکتر ازمن پرسید ، من جواب دادم که چ...
31 خرداد 1395
1